یکی از نزدیکترین دوستان شاه را باید همین امیر هوشنگ دولو دانست که معروف بود در معاملات قاچاق تریاک و خاویار و خیلی کارهای دیگر دست دارد. او اهل بازی ورق و این حرفها نبود و بیشتر یک آدم محفلی و منقلی و اهل بزم به شمار میرفت و آنطور که گفته میشد وسایل بزم و زن بازی شاه را فراهم میکرد.
برای شاه مهمترین اصل، محبوبیت و قبضه کردن قدرت کامل بود. او به دلایل روانی تمایل داشت در مرکز و محور تمام رویدادها قرار داشته باشد و تمام اتفاقات مثبت و سازنده به نام او ثبت شود. با توجه به این ذهنیت، هر کسی که به شهرت و محبوبیتی دست مییافت مورد سوظن شاه قرار میگرفت
همسرش «ثریا اسفندیاری» که همراهش بود برای تاریخ نقل کرده است: «ما به منطقه کلاردشت نزدیک رامسر پرواز کردیم. مسافرت ما ظاهرا طبیعی و برای فرار از گرمای طاقتفرسای تهران بود. چند تن از دوستان نزدیک ما هم در کلاردشت به ما پیوستند، ولی هیچکدام از آنها از صدور فرمان برکناری مصدق و انتصاب سرلشکر زاهدی به جانشینی وی اطلاع نداشتند.
بسیاری از اعضای خاندان پهلوی با شرکتهای و اشخاص حقیقی خارجی در ارتباط بودند و از این پل ارتباطی برای منافع شخصی متقابل استفاده میکردند. برای نمونه میتوان به برخی از زد و بندهای سیاسی غلامرضا پهلوی با یک یا چند شرکت آمریکایی اشاره کرد
یکی از دلایل سرد شدن مردم از حکومت پهلوی، بزرگنمایی بیش از حد اقدامات صورت گرفته بود. گذشته از بزرگنمایی، حکومت را مایه لطف بر مردم میدانست، این در حالی بود که تمام آن اقدامات از طریق اموال عمومی انجام میشد و بیشتر آن نیز مورد سواستفاده شخصی قرار میگرفت.
خاندان سلطنتی پهلوی، وابستگی عمیقی به غرب و فرهنگ غربی داشت. فرهنگ غربی در نقطه مقابل فرهنگ اسلامی بود. با این حال این خاندان سلطنتی تلاش میکرد خود را مقید و علاقمند به امور مذهبی نیز نشان دهد. این موضوع چند دلیل داشت
یکی از نمودهای تعارضات فرهنگی حکومت پهلوی، خودکمبینی در برابر بیگانگان بود. این موضع به خودی خود صدها مشکل دیگر را برای حکومت پیش آورده بود و باعث شده بود تا تصورات مردم نسبت به حکومت توام با بدبینی و نفرت باشد
یکی از جنبههای سیاسی قدرت شاه، جنبه آشکار و ظاهر قانونی بود. شاه مطابق با قانون اساسی از اختیاراتی برخوردار بود. اما این اختیارات مربوط به قانون اساسی دوره مشروطه نبود، بلکه بر اساسص تغییراتی که بعدها در حکومت پهلوی به وجود آمد، شکل گرفت
قدرت سیاسی شاه دو جنبه داشت. یک جنبه پنهان و یک جنبه آشکار. منظور از جنبه پنهانف اعمال قدرت دیکتاتوری به روشی پنهان بود. به گونهای که کمتر کسی متوجه آن بود
بنیاد پهلوی یکی از نهادهای مهم حکومت پهلوی بود که فساد مالی آن یکی از دلایل اصلی نارضایتی مردم بود. این نهاد بعد از سقوط پهلوی اول تشکیل شد؛ اما در ابتدا نام آن بنیاد پهلوی نبود. این نهاد تا تبدیل شدن به بنیاد پهلوی روند زمانی و ساختاری متفاوتی را طی کرد. بر این اساس بنیاد پهلوی با هدف روشن کردن تکلیف برخی از موقوفات و املاک تصاحب شده در دوره رضاشاه ...
رژیم پهلوی با تمام توان حرکتهای آزادیخواهانة ایرانی را اعم از حرکتهای روشنفکری و دینی بعد از 28 مرداد سرکوب کرد. در مقابل کوشید تا با شتاب دادن به مدرنیزاسیون کشور آن هم به صورت اجباری و برنامهریزی شده، از یک سو با سنتها مبارزه کند و از سوی دیگر رهبری را از دست روشنفکران ضد استبداد بگیرد و به آنان تفهیم کند که میتواند با همین روش، آنچه را که ...
در میان لیستهای خرید فراوان و متعدد رژیم پهلوی از خارج کشور که به وسیله سفارتخانهها تهیه میشد، اقلامی دیده میشود که حاکی از ضعف عمیق صنعتی ایران در عصر پهلوی میباشد.
خانوادهی پهلوی در طول بیش از 5 دهه سلطنت این خاندان بر ایران همواره خود را فراتر از قانون دانسته و کوچکترین توجهی به ارزشهای انسانی و شئون اخلاقی و قانونی از خود نشان نمیدادند. بیاحترامی به دیگران و تضییع حقوق آنها از مواردی بود که در اسناد و خاطرات آن زمان بارها به آن اشاره شده است.
با قطعی شدن شکست حکومت پهلوی در برابر انقلاب مردمی، شاه دست به حربه جدیدی زد. این حربه تشکیل شورای سلطنت بود. شورای سلطنت با اهداف متعددی تشکیل شد و ظاهرا هدف اصلی آن حفظ حکومت سلطنتی بود. اما این شورا نتوانست توفیق چندانی در اهداف ترسیم شده خود به دست آورد و خیلی زود برچیده شد. اهداف شورای سلطنت، اعضای آن و دلایل شکست این شورا موضوعی است که در این ...
بر اساس اسناد موجود نه تنها اعضای خانوادهی پهلوی، بلکه بسیاری از کسانی که با آنها در ارتباط بودند نیز فراتر از قانون رفتار میکردند. متأسفانه این موضوع سبب شده بود تا بسیاری از جنایات و اقدامات خلاف قانون آنها نادیده گرفته شود و از پیگرد قانونی مصون باشند. در سند زیر میبینیم که مهندس خرم از مقاطعهکاران بزرگ کشور به خاطر مشارکت «چند نفر از والاحضرتها ...
دزموند هارنی از شاهدان عینی حوادث ایران در سال 1357 و از کارکنان سفارت انگلیس، از جمله افرادی بود که امید زیادی به عادی شدن اوضاع داشت. او علیرغم آنکه میدانست وضعیت متشنج و ناآرام است، اما همچنان بر این باور بود که برخی از اقدامات شاه میتواند نجات دهنده حکومت باشد. هر چند این تصور کاملا اشتباه بود.
مخالفان حکومت پهلوی، شامل افراد و دستهجات مختلف سیاسی بودند. مخالفان از لحاظ شیوههای نگرش و روش مبارزات، تفاوتهای اساسی با یکدیگر داشتند؛ اما همه آنها یک وجه مشترک داشتند و آن عبارت بود از تغییر از انفعال سیاسی به کنش سیاسی فعال
شاه وسواس عجیبی داشت که در زمره شخصیتهای جاودانی تاریخ ایران قرار بگیرد، حتی مافوق هر سیاستمدار و قهرمانی که در گرد و غبار زمان محو شده بود. هر پیشرفتی می باید به حساب او گذاشته می شد.